«جام جم»؛ برنامه رو به جلو در دنده عقب صداوسیما/ نمیخواهیم صداوسیما اپوزیسیون شود، فقط میانه رو باشد
تاریخ انتشار: ۱۲ آذر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۲۱۶۰۹۵
مهسا بهادری: شاید به جرئت بتوان گفت که صدا و سیما مدتها بود برنامه خوبی نمیساخت برنامهای که بزرگان سینما و تلویزیون را بتواند دور هم جمع کند. چند مورد برنامه ساخته شد و بعد هم تعطیل شد اولی برنامه شیوه بود که تحلیلگران سیاسی و اقتصادی و فلسفی و هنری در برنامه حاضر میشدند و بعدی هم برنامه برنامه به «افق فلسطین» بود که رویکرد دیگری داشت و البته تیم سازندهاش هم شبانه تغییر کرد و از آن به بعد برنامه دیگر ماننده قبلش نشد، اما چیزی که این روزها کمابیش دنبال کننده مسائل تخصصی هنر را پای تلویزیون مینشاند، برنامه «جام جم» است، برنامهای تخصصی که مهمانانش کسانی هستند که از تلویزیون نقد میکنند،هنرمندان و مدیرانی که روزگاری خودشان در تلویزیون و برای این سازمان تولید محتوا میکردند، حالا در صف اول جایگاه منتقدان این سیستم ایستادهاند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
اگر با نگاهی منصفانه به ماجرا بنگریم این برنامه و مسائلی که در آن مطرح میشود، پس از صدگام روبه عقبی که صداوسیما برداشته، یک گام رو به جلو به حساب میآید، برنامهای که به وضوح به مسئولان این سازمان میگوید که باید و نباید چیست ولازم نیست آنها چندان کار خاص و عجیبی انجام دهند، کافیست شنوندگان فعالی باشند.
پیرو همین مسئله و یافتن حلقه مفقوده مدیریت در صداوسیما به گفتوگو با حسن هدایت، تهیهکننده پرداختیم که در ادامه میخوانید.
چه اتفاقی رخ میدهد که یک سیستم به مرور زمان نیروهای خودش را تبدیل به منتقدانی میکند که دیگر با آن سیستم کار نمیکنند؟
از دو منطر باید به این ماجرا نگاه کنیم، یک منظر اینکه برخی از مدیران وقتی دوران مدیریتیشان در یک سیستم به پایان میرسد منتقدان اصلی و سرسخت مدیریت بعدی میشوند، دسته دوم هم کارشناسانی هستند که از تجربیات آموختهاند و با نگاه کارشناسانه و دقیق به ماجرا مینگرند. حالا نکتهای که درباره این برنامه وجود دارد این است که اگر نیت خیری پشتش باشد و گوش شنوایی هم باشد قطعا اتفاق خوبی است.
اگر صداوسیما به صحبت منتقدان گوش دهد میتواند مخاطبان خودش را بازگرداند و شرایط را بازیابی کند؟
منتقدانی که وارد عرصه نقد میشوند قطعا از منظر شخصی به موضوعات میپردازند و اینها الزاما نظرات مانعی نیست، سازمان صداوسیما باید بررسی کند که عامه مردم دنبال چه چیزی هستند و پیدا کردن این ماجرا هم چندان سخت نیست اگر نظر سنجی از مخاطبان درست انجام شود، کاملا مشهود است که جنبه سرگرمی اهمیت بسیار زیادی برای مخاطب دارد، حتی برای رسیدن به این ماجرا هم نیاز به کار سخت و پیچیدهای نیست و اگر مسئولان همین حرفهایی را که مهمانان برنامه عنوان میکنند در برنامههای تولیدی خود اعمال کنند، صداوسیما سالهاست که جنبه سرگرمی مخاطب را از یاد برده و میخواهد همه چیز را به صورت میخ و چکش در ذهن مخاطب فرو کند. صداوسیما میتواند دولتی باشد اما به همه مردم سرویس بدهد و اینگونه فضای مجازی جای خودش را پیدا میکند، سینما و تئاتر و تلویزیون هم هریک در جای خود به مخاطب خدمت میکنند و اصل همه آنها هم جذابیت است.
مثال این ماجرا را با دو روزنامه قدیمی و دولتی ایران مقایسه میکنم روزنامه اطلاعات که در آستانه صد سالگی است و روزنامه کیهان که در آستانه 80 سالگی است اما تفاوتی که میان این دو وجود دارد چیست؟ روزنامه اطلاعات از همان ابتدا هم خط و مشی معتدلی را پیش گرفت و نظرات موافقین و مخالفین را منعکس کرد و از طرفی هم روزنامه کیهان که آن رویکرد تندرو را دارد و نتیجه هم نشان داده که اقبال مخاطب به کدام یک است. همین انتظار از صداوسیما هم وجود دارد ما نمیخواهیم صداوسیما اپوزیسیون شود میگوییم فقط میانه رو باشد.
درواقع شما حلقه مفقود شده این سازمان را میانه روی و سرگرمی میدانید؟
بله. در همهحای دنیا یک اصلی به نام سرگرمی وجود دارد، تلویزیون فقط یک سازمان آموزشی و آموزنده نیست و این یک تصور کاملا اشتباه است و باید این موضوع درنظر گرفته شود که تولید محتوا باید به گونهای باشد که همه مردم سرگرمی مناسب خودشان را پیدا کنند. لذا اول از همه باید بررسی کنند که مخاطبان چه کسانی هستند و چرا دیگر تلویزیون تماشا نمیکنند و نکته بعد هم شنیدن صدای منتقدان است.
نیازی به داشتن 40،50 شبکه تلویزیونی نیست، ما میتوانیم حتی سه شبکه داشته باشیم و با همان تعداد نیاز مخاطب را برطرف کنیم کاری که تا دهه هشتاد و اوایل دهه نود هم داشتیم انجام میدادیم شبکههای دیگر هم بودند اما عمده مردم از سراسر کشور این سه شبکه را تماشا میکردند.
الان تلویزیون نهایت سرگرمی که دارد و به مذاق مخاطب هم خوش آمده همین برنامه مناظره محور است، اما کسی که دغدغه این موارد را ندارد آیا این برنامه سرگرمش میکند؟ خیر، این سرگرمی است که حلقه مفقود شده صداوسیما است.
245245
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1844154منبع: خبرآنلاین
کلیدواژه: سازمان صدا و سیما هنرمندان بازیگران سینما و تلویزیون ایران
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۲۱۶۰۹۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
چند حقیقت درباره نادر طالبزاده
دوست قدیمیاش سلیم غفوری میگوید که بزرگترین آرزویش این بود روزی را ببیند رژیم صهیونیستی در این دنیا نیست و این روزها همه دنیا پرچم مبارزه و مقابله با اسرائیل را به اهتزاز درآوردهاند، جایش بیشتر از هر زمانی دیگر، خالی است. - اخبار فرهنگی -
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، نهم اردیبهشتماه سال 1401 روزی که همه جهان فریاد مرگ بر اسرائیل سر میدادند خبر درگذشت یک متفکر و پژوهشگر رسانه به گوش رسید. آن روز، روز قدس بود و نادر طالبزاده برای همیشه چشم از جهان فروبست. مردی که با همه سختیها و پیچیدگیها کنفرانس افق نو را راه انداخت.
سالها دبیری جشنواره فیلم عمار را برعهده داشت و به کارگردانی سریال «بشارت منجی» هم شناخته میشود. ساخت چندین مستند و البته اجرای برنامه «عصر» شبکه افق تنها گوشهای از فعالیتهای اوست، نادر طالبزاده را بیش از هرچیزی با فعالیتهای انقلابیاش میشناسیم؛ در حالی که از 16 تا 26 سالگی در آمریکا زندگی میکرد همزمان با وقوع انقلاب به کشور بازگشت تا صدای آن باشد، خط او، خط انقلاب بود.
همانجا که سخنان امام خمینی (ره) را از مطبوعات درست چندماه قبل از عزیمتشان به پاریس پیگیری میکرد و در خاطراتش عنوان کرد که از این سخنان بسیار متأثر شده است. کارگردانی که معتقد بود به هیچ جبههای جز انقلاب تعلق ندارد، خودش میگوید «من در آمریکا مشاهداتی داشتم که بعدها خیلی به دردم خورد» همین هم شد بعدها هم در قالب جشنواره «عمار» و هم کنفرانس افق نو ابعادی تازه از این کشور را هویدا کرد.
طالبزاده اما نقشی در ماندگاری حوادث تسخیر لانه جاسوسی را هم دارد، او که در سالهای اخیر به واسطه فعالیتهای ضد استکباریاش در لیست تحریمهای آمریکا هم قرار گرفت، از اولین کسانی بود که در قالب تیم مستندسازی در صحنه تسخیر سفارت آمریکا حاضر شد و وقایع آن روزگاران را ثبت و ضبط کرد، ساخت همین مستند هم سرآغاز همکاری او با صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران شد.
حقیقتی که نادر طالبزاده از داود میرباقری گفت/ نخستین سالگرد درگذشت مبدعِ برنامه زنده تلویزیونی + فیلمبرنامه «عصر» را میتوان یکی از مهمترینهای فعالیتهای او در بستر تلویزیون محسوب کرد، برنامهای که پلی ارتباطی و البته حلقهای برای گردآوری چهرههای استکباریستیز بود، همان هدفی که نادر طالبزاده دنبالش میکرد. طالبزاده البته همین هدف را در کنفرانس افق نو هم پیگیری کرد، همایشی که ابتدا با عنوان «هالیوودیسم» آغاز به کار کرد اما بعدها با تغییر نام چهرههایی از کشورهای مختلف جهان را به خود دید.
اما به مناسبت سالروز درگذشت او نگاهی به چند حقیقت از این متفکر انقلابی داریم که سیدسلیم غفوری قائممقامِ این روزهای معاونت سیما و مدیر سالهای نه چندان دور شبکه مستند و افق سیما آنها را بازگو کرد.
غفوری از این نکته آغاز کرد: اگر بخواهم درباره حاج نادر در یک جمله بگویم او در هر زمانی پیشتاز عرصه رسانه بود. با فهم درست از نیاز آن مقطع، واردِ فضای رسانه میشد. وقتی به زمانِجنگ او نگاه کنیم ساخت مستندهای دوران دفاعمقدس را با شکل و شمایلی درست پیش میبرد. اگر به روایت مظلومیت مردم بوسنی رسید که در مقطعِ خودش بهترین کار بود، «خنجر و شقایق» را ساخت. کارهای مختلفی که در حوزه مقاومت در دستور کار قرار داد مثل مجموعه «عصر انتظار» و مجموعه «نسل فراموش شده» که راجع به اردوگاههای فلسطینیها بود جزو کارهایی است که هنوز هم ماندگارند و دربارهشان میتوان ساعتها صحبت کرد.
این مدیر در تلویزیون از وجوه متمایز برنامهسازی نادر طالبزاده گفت؛ «مهمترین نکتهای که طالبزاده در عرصه برنامهسازی داشت فهم کامل نسبت به موضوعی بود که در دستورِ کار خودش قرار میداد. بنابراین دست روی نقاطی میگذاشتند شاید برای خیلی از افراد، این نقاط مکشوف نبود و پنهان مانده است. نقاط پنهان را میآوردند و روی آن ذرهبین میگذاشتند و آن نقاط پنهان را برجسته میکردند. در تلاش بودند خودشان را تسلیمِ جریان غالب رسانهای نکنند؛ واقعاً اگر در یک موضوعی به چیزی میرسیدند و میآمدند خیلی آن را شجاعانه و با صراحت بیان میکردند.
در واقع وجوه تمایز او صراحت، فهم درست موضوع و تلاش برای کشف حقیقت بود. شما در مجموعه "خنجر و شقایق" این تفاوت و وجوه تمایز را میبینید. این فقط یک مستند جنگی صرف نیست و گزارش از نبرد جنگ در بوسنی نبود. "خنجر و شقایق" در پی کشف حقیقتی بود که در ظاهر و پوسته جنگ جریان داشت و این "خنجر و شقایق" را به عنوان اثری متفاوت خلق کرد.»
اما شاید نگاه صهیونیستستیزی و استکبارستیزیِ نادر طالبزاده در جای جایِ فعالیتهای فرهنگی و هنری او دیده شود؛ همانگونه سلیم غفوری به آن اشاره کرد: «او همیشه مهمترین دغدغهاش این بود آنچیزی که به عنوان صهیونیست جهانی شناخته میشود را معرفی کند. این خط را او در برنامه «راز» دنبال کرد و در کارهای دیگرِ او میتوان به وضوح مشاهدهاش کرد. در سریال «بشارت منجی» هم این نگاه دیده میشود.
طالبزاده در دوران جنگ برای مستندسازی دفاعمقدس از هیچ تلاشی دریغ نکرد و در طول 30 سال دیگر، عمرش را صرفِ مبارزه با صهیونیست کرد. نکته مهمی است که او در روزِ منتسب به مبارزه با صهیونیست و حمایت از مردم فلسطین، این دنیا را ترک کرد. به نظرم بزرگترین پیام فوت ایشان در روز قدس این است نادر طالبزاده قهرمان مبارزه با صهیونیست و اسرائیل بود. به نظرم این نکته نباید در هیچ مطلبی از طالبزاده، مغفول بماند. یا ماجرای تحریمِ او از سویِ آمریکاییها که بابتِ برپایی افق نو اتفاق افتاد. چرا که افق نو در پی افشای ماهیت صهیونیست جهانی بود و آنها متوجه شدند او خلاف جریان رسانهای مسلط بر جهان عمل میکند.»
او بزرگترین آرزوی طالبزاده را از بین رفتن رژیم صهیونیستی دانست و گفت: بزرگترین آرزویش این بود روزی را ببیند رژیم صهیونیستی در این دنیا نیست و رژیم صهیونیستی دچار زوال شده است. سالها برای مسئله افشای ماهیت جریان صهیونیستی در دنیا تلاش کرد. شاید به حق باید بگوییم ایشان سردار رسانهای مبارزه با صهیونیسم و سردار جبهه فرهنگی انقلاب بودند.
شاید یکی از حقایق دیگر زندگی او پرورش نیرو در فضای هنر و رسانه انقلاب باشد؛ به تعبیر غفوری، او در طول این سه دهه برای پرورش نیرو در فضای هنر و رسانه از هیچ تلاش و کوششی دریغ نکرد. آموزش به بچههای رسانهای خارج از کشور مثل دوستان لبنانی و افغانستانی تا داخل کشور که دورههای مختلفی برگزار کرد و ساعتها کارشان را میدید و راهنماییشان میکرد. برای رشد و آموزش بچههای رسانهای جبهه انقلاب واقعاً وقت میگذاشت. شاید یکی از بزرگترین کارهای او نسلی باشند که امروز در این عرصه فعالیتِ چشمگیری دارند و شاگردانِ نادر طالبزادهاند.
در سالروز درگذشت او شاید یادآوری این نکته جالب باشد؛ نادر طالبزاده بارها درباره غفلت نسبت به عدم ساخت فیلم، مستند و کارهای نمایشی درست درباره اهلبیت و فضایِ دینی گلایهها کرده بود؛ او همواره به نگاه جهانی و بینالمللی در این عرصه تأکید میکرد. "ما باید روایتهای دینی و مذهبیمان را چارچوب و ساختار بینالمللی ببخشیم و اصلاً نویسندگان و پژوهشگران این حوزه باید به این سمت و سو بروند تا دیگر عوالم جهانی هم به پاسخ پرسشها، ابهامات و نظریات دینیشان دست یابند."
و یک نکته جالب درباره راه افتادن گفتوگوی زنده در تلویزیون است؛ نادر طالبزاده در یکی از گفتوگوهایی که با خبرگزاری تسنیم داشت درباره سریالهای دینی تلویزیون به این نکته جالب اشاره کرد که گفتوگوی زنده را در تلویزیون راه انداخته است. او گفت: "یادم میآید به علی لاریجانی رئیس سازمان صداوسیما وقت پیشنهاد دادم صداوسیما برنامه گفتگوی زندهای ندارد و در حالی که تلویزیون کشورهای دیگر با گفتگوهای زنده انتقادی، سرپا بودند. خوشبختانه این پیشنهاد مورد قبول قرار گرفت و این کار از شبکه پنج شروع شد برنامهای تحت عنوان «شباهنگام» که کار سیاسی و جنگ نرم با من بود. البته ناگفته نماند که برخیها را هم میخواستیم همچون ازغدی که به واسطه این برنامه دیده شد، دیده شوند اما تلویزیون جلویشان را گرفت. آنقدر نمیشودهای سازمان زیاد شد که من به عنوان طراح برنامه ترجیح دادم استعفا بدهم."
انتهای پیام/